وحشت از عشق که نه ترس ما فاصله هاست،وحشت قصه که نه ترس ما خاتمه هاست،ترس بیهوده نداریم صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست،کوله باریست پر از هیچ که بر شانه ماست،گله از دست کسی نیست مخصر دل دیوانه ماسل
تا سرانجام ، سرانجام گرفتیم به هیچ،راهی سفر به هیچستانیم،گله ای هست که از خود ادریم،چاره ای نیست اگر انسانیم....
نظرات شما عزیزان:
|